درآمد شش شکل درآمد از فیلم
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به ناشناس (فیلم) در ویکیگفتاورد موجود است. مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به کری (فیلم ۲۰۱۳) در فیلم سینمایی شیطان وجود ندارد ویکیگفتاورد موجود است. استنلی ایپکیس (با هنرمندی جیم کری) یک کارمند ساده بانک است که در آپارتمانی با صاحب خانه خود زندگی میکند داستان از آنجایی شروع میشود که او از زندگی کنونی خود خسته میشود و پشت سرهم بد میآورد او بر روی یک پل به علت خراب شدن ماشینش توقف میکند و بر روی آب مردی معلق میبیند و برای کمک به او به کنار آب میرود بعد از رسیدن متوجه میشود که آن مرد تودهای آشغال بیشتر نبوده در همان موقع ماسکی به دست او میچسبد و بعدتر او متوجه میشود که این ماسک قدرت خارقالعادهای به او میدهد و زندگی او توسط این ماسک متحول میشود… کری دختر نوجوانیست که علیرغم میل مادرش که فردی به شدت مذهبی است، او قصد دارد به جشن رقصی که تامی راس ترتیب داده برود. طرفداران و منتقدان مشتاقانه منتظرند ببینند که این قسمت جدید چگونه بر روایت موجود بنا میکند و آیا میتواند تعلیق و هیجانی را که مشخصه فرنچایز «خیابان ترس» است، ارائه دهد یا خیر.
داستان این فیلم در دهه 1980 و در دوران جنگ ایران و عراق در تهران روایت میشود و درباره یک خانواده 3 نفره است. با این حال، بین مأموران عرب که میخواستند این وسیله را بگیرند و مأموران اسرائیلی که دکتر و میشل را ردیابی کرده یک تیراندازی و درگیری انجام میشود. این فیلم از چهار داستان تشکیل شدهاست که در هتل بزرگ ونیزی رخ میدهند: فیلمبرداری یک فیلم، نسخه ای از دوشس آمالفی، گزارش تیمی از روزنامه نگاران در مورد همین فیلم، یک عمل جراحی مرموز و جلسه شکنجه در زیرزمین هتل. پیش از این فیلم، کینگ میگفت توجه چندانی به فیلمهای اقتباسشده از آثارش نمیکند. ترس از ناکامی جایی در ذهنشان ندارد.» کینگ گرچه این فیلم را «دیوانهوار و منحرف و ناامیدکننده» میخواند، معتقد است نبوغی انکارناپذیر در آن وجود دارد. استیون کینگ در مصاحبهای با بیبیسی نیز بازی شلی دووال در نقش وندی را در فیلم مورد انتقاد قرار میدهد و میگوید «نقشش فقط این است که جیغ بکشد و احمقبازی دربیاورد. به درخواست شاه اورشلیم، بالین از روستاییان دفاع میکند، هرچند که تعداد سپاهیانِ مقابل بسیار زیاد است. هتل (انگلیسی: Hotel) فیلمی به کارگردانی مایک فیگیس است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد.
دیوانهوار (به انگلیسی: Frantic) فیلمی در ژانر جنایی، معمایی و مهیج به کارگردانی رومن پولانسکی محصول سال ۱۹۸۸ است. ناشناخته یا ناشناس (به انگلیسی: Unknown) عنوان فیلمی است در ژانر تریلر روانشناسانه اکشن محصول سال ۲۰۱۱، به کارگردانی ژائومه کولت-سرا و نویسندگی اولیور باچر و استفان کورنول، که بر اساس رمانی فرانسوی با عنوان «خارج از ذهن من» به قلم «Didier Van Cauwelaert» ساخته شده است. درخشش تنها فیلم کوبریک در ژانر وحشت محسوب میشود. قهرمان داستان، نوجوانی به نام هیرو هامادا، اعجوبه دانش رباتیک، روزی به همراه برادر بزرگترش، تاداشی، به کالج میرود و آنجا عاشق چیزی که در آزمایشگاه میبیند میشود. نخل طلا که سال ۱۹۹۷ کیارستمی برای “طعم گیلاس” گرفت، مهمترین و معتبرترین جایزه بینالمللی بود که یک سینماگر ایرانی به دست آورد. جشنوارهٔ بینالمللی فیلم شهر در پنج بخش «مسابقه سینمای ایران»، «مسابقهٔ سینمای بینالملل»، «مسابقهٔ محله»، «مسابقهٔ تبلیغات و اطلاعرسانی سینمای ایران»، و «بخش جنبی» در تهران برگزار میشود. که لیستی از صد تا از برترین نقل قولها یا جملات زیبا و هیجان انگیزی است که در فیلمهای آمریکایی گفته میشود. این فیلم داستانی خاص دارد درباره استاد دانشگاهی که پس از مدتها زندگی مشترک، از همسرش طلاق میگیرد و با دخترش به خانه پدریاش برمیگردد و عاشق میشود، اما عاشق کسی که دخترش میخواهد با او ازدواج کند.
دکتر ریچارد واکر (هریسون فورد) یک جراح است که به همراه همسرش سوندرا (بتی باکلی) به پاریس برای یک کنفرانس پزشکی میرود. هنگامی که او به هتل میرود میبیند فرد دیگری به نام مارتین هریس در آنجا است و جای او را گرفته و همسرش که اکنون با «مارتینِ جدید» است میگوید که او را نمیشناسد. در هتل زن او قادر به بازکردن چمدان خودش نیست و واکر میفهمد که در فرودگاه آن را اشتباه برداشته است. در حالی که واکر خودش به جستجو میپردازد (صرفاً نگرانی دلسوزانه از کارکنان هتل)، او به محلی که یک قتل در آن انجام گرفته میرود و در آنجا با میشل جوان (که چمدان همسر واکر را برای خودش در فرودگاه اشتباه برداشته بود) برخورد میکند. سفارت آمریکا با همکاری با نمایندگان اسرائیلی میخواهد دستگاه گرانبها را در دست بگیرد و آنها بدون هیچ مشکلی نمیگذارند که سوندرا به خاطر آن بمیرد. میشل با اکراه در تلاش ناخوشایند خود به واکر کمک میکند تا یاد بگیرد که چه چیزی در چمدان تعویضیاش بسته شدهاست، و نحوه معامله برای بازگشت همسر ربوده شده اش را به او یاد میدهد. واکر به منظور نجات همسرش، با میشل که فقط علاقهمند به گرفتن چک خود است، با نیروها همکاری میکند.